جستجو
-
۲تصویر
اجاره نامه عزت الله خان و قیم سکینه سلطان خانم، ۱۳۱۳ ق
اجاره نامه و مقاطعه میان عزت الله خان و مقرب الخاقان حاجی خان یاور [اسکندر خان]، قیم سکینه سلطان خانم صغیره عبدالعلی خان مرحوم، در خصوص ملک موروثی با دو عشر محصول تمام یک چارک و یک سه و یک پونزده چهارده مثقال ملک اقداق [آقداغ؟] از جمله یک دانگ از شش دانگ قریه به مقدار دو خروار گندم و یک خروار جو به مدت چهار سال تمام قمری و به مبلغ بیست تومان.
-
۲تصویر
عریضه به نزهت الدوله
عریضه به نزهت الدوله درباره محاسبه جمعیت قریه امیرزکریا به خواست خانم و اینکه مردم نیاز به کمک نقدی فوری دارند، درخواست برادران آقا میرزا عبدالله درباره گرفتن پول از بابت باغ جهانگیر و توضیح دلایل آنان برای نفرستادن بقیه آرد به شهر و حمل به ملک زاده، اشاره به دادن حواله های گندم و جو به عنوان خانواری و جیره به باغبان و ساربان و قاطرچی، توضیح به خانم درباره دستور برای مساحت زراعت امیرزکریا و اینکه رعایا قدرت و توان ندارند و فروش گندم و جو به آنان به جای دادن پول نقد، و مطالبی درباره فروختن گندم به حاجی علی.
-
۱تصویر
اجاره نامچه میان عزت الله خان سلطان و سکینه سلطان خانم، ۱۳۲۱ ق
مصالحه و اجاره نامچه میان عزت الله خان سلطان و سکینه سلطان خانم، دختر عبدالعلی سلطان، گزیده متن: تمام محصولات دو عشر صیفی و شتویی از تمام یک ربع و یک ثمن و یک پانزده و چهارده مثقال از ملک آقداغ سفلی موروثی خانم در عوض شش خروار غله که در هر سال از دو سال مدت اجاره باید سه خروار غله داده شود و خسارت بابت آفات و بلایای طبیعی به عهده مستأجر است و دوازده باب درخت محوطه که در آقداغ سفلی واقع است نیز به قیمت بیست تومان تعیین شده که یا عینا رد کند یا سر مدت بپردازد.
-
۱تصویر
نامه به نزهت الدوله
نویسنده در پاسخ به شکایت خانم از ندادن کاغذ نوشته که او از مرند به ملک زاده کاغذ فرستاده ولی گویا به دلایلی که نوشته کاغذ به دست خانم داده نشده و حالا دوباره همان را فرستاده است. درباره اختلاف میان مهدیخان مباشر قریه قراجه و رعایای کشک سرای بر سر اراضی و تعیین حدود و دستور نصب علائم و قریه جامه بزرگی توضیحاتی داده است و در خصوص غله کشک سرای نیز نوشته که در عریضه سابق توضیح داده است.
-
۲تصویر
عمید لشکر به میرزا ابوترابخان
نامه خطاب به نورچشم مکرم میرزا ابوتراب خان، با مهر عمید لشکر در پشت نامه؛ محتوای نامه از قرار زیر است: اظهار نگرانی از نداشتن خبر از مخاطب و میرزا مهدیخان عمویش و میرزا فضل الله خان پسر حکیم باشی؛ درخواست برای دادن خبر از حالات خودشان و از خانه و والده مخاطب و همشیره ها؛ درخواست فرستادن لباس سلام و حساب غله و رسید آن؛ سؤال درباره رسید بیست و پنج تومان تتمه پنجاه تومان؛ خواسته میرزا مهدی خان درباره خود بنویسد و متوجه درس مخاطب باشد؛ و سؤال درباره بیرام و محمد قلی و محمد علی.
-
۲تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصر لشکر (مهر او در پشت نامه) خطاب به معتمد السلطان نورچشم مکرم مهربان عمید لشکر [احتمالا میرزا ابوتراب خان]؛ محتوای آن به شرح زیر است: نگرانی از نداشتن نامه از مخاطب؛ سؤال درباره گرفتن مواجب از گمرک؛ اعلام وصول مواجب کهنه وی که نزد ملک خان بوده و مواجب پدری و غیره پارسال که معادل یکصد و سی تومان است؛ سؤال درباب وصول پول گمرگ تخاقوی ییل و ییلان ییل؛ بی خبری از وضعیت غله مخاطب؛ میرزا مهدیخان سرتیپ خویش قوم اسدالله خان در طهران بیست تومان از نویسنده قرض کرده است و او از مخاطب می خواهد که بیست تومان از اسد الله خان یا میرزا حمید خان بگیرد و اگر قبول نکردند به نویسنده در طهران...
-
۱تصویر
نامه
درباره دریافت نامه مخاطب در هفتم رمضان؛ ملاقات با میرزا صادق مستوفی در باب تغییر غله و درخواست برای نوشتن نامه به وثوق الدوله برای ثبت تغییر به خرج مواجب؛ مقدار مواجب که شصت تومان تعیین شده؛ اشاره به مسائل و مشکلات کشور و کسری در خزانه؛ اشاره به برخی مقامات کشوری (فرمانفرما، عینالدوله و...)؛ آمدن میرزا حسن خان مستوفی کرمانشاهان به همراه عموقزی خانم، پنجاه تومان در آنجا به ماه رخسار خانم داده، طلاق او را گرفته خلاصش کرده است.
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر به عمید لشکر
منتصرلشکر به عمید لشکر [میرزا ابوتراب] در تبریز، که محتوای آن به شرح زیر است: احوالپرسی از مخاطب و والده مقامی؛ سؤال از وصول مواجب و غله؛ مرخصی فوج معلوم نیست به خصوص الآن که زمستان نزدیک است امید مرخصی کمتر است؛ سرکشی به خانه را به مخاطب سپرده است و میخواهد از احوالات خود و بستگان و نورچشمان و خرج و مخارج برایش مرتب بنویسد؛ سفارش کرده خدمت سطوة السلطنه برود؛ امیدوار است که میرزا احمد خان در وصول مواجب و غیره مخاطب را مساعدت و همراهی کند؛ تا کنون نامهای از میرزا احمد خان نداشته است، در این پاکت نامهای هم برای او نوشته بلکه باب مکاتبه باز شود؛ به والده و همشیرهها سلام رسانده است.
-
۱تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر، ۱۳۲۵ ق
نامه خطاب به معتمد السلطان [احتمالا میرزا ابوتراب خان عمید لشکر] احتمالا از منتصر لشکر؛ محتوای آن به شرح زیر است: نویسنده از رسیدن خود به اردبیل خبر می دهد، فوج در کنار شهر اردو کرده بود و بعد به دلیل برف زیاد و سرمای شدید بر حسب حکم دیوانی در کاروانسراها اسکان داده شده اند و خانه کرایه کردن جناب میرپنج موجب آسودگی شده است. او نگران رسیدن سرما به شهر تبریز و کم شدن آذوقه است؛ آیا محمد قلی خدمت خود را انجام داده و مخاطب را از بابت غله آسوده کرده است یا نه؛ سپس درباره صدور برات مواجب می نویسد و دادن آن به [ناخوانا] تا حواله اردبیل را بگیرد، سفارش در خصوص درس و مشق بچه ها و سرکشی به خانه، و...
-
۲تصویر
نامه از محمد صادق
نامه با مهر محمد صادق، درباره قول صاحب دیوان در باب فرستادن وجهی که کفایت زمستان و جبران کسری اموال مسروقه را بکند؛ و اشاره به این موضوع که نامه را برای آقای امینالملک نوشته و حتی در حاشیه دستور داده بوده ده خروار غله به او داده شود که قبض آن را گرفته و برای مخاطب فرستاده تا به مصرف بازماندگان و والده مقامی برساند ولی از وجه خبری نشده و نویسنده از مخاطب درخواست کرده در این مورد اقدام کند؛ در ادامه اشاره به مطالبی درباره القابی که به او توسط دیگران داده شده است.